آمیلوئیدوز یک بیماری نادر است و  وقتی بروز می‌کند که پروتئین غیر طبیعی به نام آمیلوئید در بافتها و اندامها رسوب کند و با عملکرد طبیعی بدن تداخل داشته باشد. این وضعیت می‌تواند منجر به صدمه به اندامها و در نهایت نارسایی آنها شود. این بیماری نادر است اما می‌تواند خیلی جدی باشد.

آمیلوئیدوز چیست

امیلوئیدوز گروهی از بیماریهایی ست که در نتیجه رسوب پروتئینی غیر طبیعی در بافتهای متفاوت بدن بوجود می‌آیند. این پروتئین‌های غیر طبیعی آمیلوئید نام دارند. بسته به ساختار خاص آمیلوئید، این پروتئین می‌تواند در یک بافت خاص باشد یا منتشر شده، بر چندین اندام و بافت اثر بگذارد. بیش از ۳۰ نوع متفاوت پروتئین آمیلوئید وجود دارد. هر پروتئین آمیلوئید در بافتی به نام فیبریل، تنظیم شده‌اند. فیبریلها پروتئین‌هایی با وزن ملکولی سبک هستند که از پروتئینهای پیشرو متشق شده‌اند.

فیبریلهای آمیلوئید می‌توانند در پلاسمای خون شناور شده و درون بافتهای بدن رسوب کنند. پروتئین آمیلوئید می‌تواند در ناحیه‌ای محدود رسوب کرده و ممکن است مضر نباشد یا فقط بر بافتی منفرد در بدن اثر گذاشته و عملکرد آن را مختل می‌کند. آن فرم آمیلوئیدور که بر بسیاری از بافتها از طریق بدن اثر می‌گذارد به عنوان آمیلوئیدوز سیستمی شناخته می‌شود. فرم سیستمی می‌تواند موجب تغییرات جدی در هر عضو بدن شود. . اندامهایی که آمیلوئیدوز بر آنها اثر دارد عبارتند از:

  • قلب
  • کلیه‌ها
  • روده‌ها
  • مفاصل
  • کبد
  • اعصاب
  • پوست
  • بافتهای نرم

علائم

علائم آمیلوئیدوز اغلب نامحسوس هستند. آنها بر حسب اینکه چه جایی پروتئین آمیلوئید در بدن تجمع پیدا کرده باشد، به میزان زیادی متفاوت باشند. لازم است توجه کنید که علائم شرح داده شده در زیر به دلیل تنوع مشکلات سلامتی باشد. فقط پزشک شما می‌توانید نوع آمیلوئیدوز را تشخیص دهد.

علائم کلی آمیلوئیدوز ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  • تغییرات در رنگ پوست
  • سرگیجه شدید
  • احساس سیری
  • درد مفصل
  • کم بودن تعداد گلبولهای قرمز (کم خونی)
  • تنگی نفس
  • ورم زبان
  • سوزن سوزن شدن و بی حسی در پاها
  • ضعف در قدرت دستها
  • ضعف شدید
  • کاهش وزن ناگهانی

انواع آمیلوئیدوز

آمیلوئیدوز سیستمی به سه نوع اصلی رده بندی می‌شود که با همدیگر خیلی متفاوت هستند. اینها بوسیله یک کد دو حرفی مشخص می‌شوند که با حرف A (برای آمیلوئید) شروع می‌شود. حرف دوم کد برای پروتئینی ست که در بافتهایی که نوع خاصی از آمیلوئیدوز بوجود می‌آید، استفاده می‌شود. سه نوع اصلی آمیلوئیدوز سیستمی به صورت آمیلوئیدوز اولیه (AL)، ثانویه (AA) و ارثی (ATTR، آمیلوئید آپولیپوپروتئین A1 یا AApoAl، آمیلوئید آپولی پروتئین A2 یا AApoAll، AGel، ALys، AFib). رده بندی شده است.

آمیلوئیدوزی که به خودی خود بوجود می‌آید، آمیلوئیدوز اولیه نام دارد. اخیرا آن را به صورت آمیلوئیدوز AL نشان می‌دهند تا مشخص شود که در نتیجه پروتئینهای ایمونوگلوبین زنجیره سبک تولید می‌شوند. آمیلوئیدوز ثانویه آمیلوئیدوزی است که محصول فرعی بیماری دیگری از جمله عفونتهای مزمن (همانند تب مالت یا عفونت استخوان) یا بیماریهای التهاب مزمن (همانند آرتروز مفصلی ، آرتروز ستون فقرات و بیماری التهاب روده) بوجود می‌آید. اشکال دیگر آمیلوئیدوز شامل آمیلوئیدوز میکروگلوبولین بتا-۲ از دیالیز کلیه و آمیلوئیدوز محدود است. آمیلوئیدوزی که محدود به منطقه خاصی از بدن ناشی از افزایش سن است که اختلالات سیستمی برای بقیه بدن ایجاد نمی‌کند. پروتئینی که در مغز بیمارن مبتلا به آلزایمر رسوب می‌کند یک فرم از آمیلوئید است.

آمیلوئیدوز ایمونوگلوبولین زنجیره سبک (AL) با نام قبلی آمیلوئیدوز اولیه

آمیلوئیدوز AL یا ایمونوگلوبولین زنجیره سبک به هنگامی بوجود می‌آید که یک سلول خاص در مغز استخوان (سلول پلاسما) خود بخود یک بخش پروتئینی خاصی از یک آنتی به نام زنجیره سبک را زیاد تولید کند. به همین دلیل است که به این فرم اولیه اخیرا AL می‌گویند. این رسوبات در بافتهای افراد مبتلا به آمیلوئیدوز اولیه، پروتئینهای AL هستند. این نوع می‌تواند بر قلب، کلیه، کبد و پوست اثر بگذارد. این شایعترین نوع آمیلوئیدوز است. آمیلوئیدوز AL می‌تواند همراه با سرطان مغز استخوان سلولهای پلاسما به نام میلومای چندگانه (کمتر از ۲۰% بیماران AL) رخ دهد. آمیلوئیدوز AL ز جمله سرطان میلوما، ارتباطی با بیماریهای دیگر ندارد اما یک بیماری با ماهیت وجودی خودش است که نیازمند شیمی درمانی است. پژوهشگران فواید اهدای مغز استخوان را برای آمیلوئیدوز AL ثابت کرده‌اند. در پیوند مغز استخوان، پزشکان سلولهای ساقه خود بیمار را گرفته و آنها را در حین درمان بیمار ذخیره می‌کنند و سپس از آنها برای درمان این بیماری استفاده می‌کنند که با جایگزینی به جای سلولهای پلاسمای غیر طبیعی در مغز استخوان انجام می‌شود.

آمیلوئیدوز AA (ثانویه)

وقتی آمیلوئیدوز ثانویه در نتیجه بیماری دیگری همچون عفونتهای مزمن (به عنوان مثال  تب مالت یا عفونت استخوان) یا بیماریهای التهابی مزمن (به عنوان مثال آرتریت روماتوئید و انکلیوزینگ اسپوندیلیت) رخ می‌دهد، این بیماری ثانویه می‌شود. رسوبات بافت آمیلوئید در نوع ثانویه پروتئینهای AA هستند. درمان این نوع بر درمان بیماری زمینه‌ای متمرکز است. این بیماری می‌تواند بر سیستم گوارشی، کبد و قلب اثر بگذارد.

آمیلوئیدوز ارثی

آمیلوئیدوز ارثی یا خانوادگی یک نوع نادر از این بیماری است. رسوبات آمیلوئید در اکثر آمیلوئیدوزهای ارثی ترکیبی از ترانستیرتین یا TTR هستند که در کبد ساخته می‌شوند. آمیلوئیدوز خانوادگی گاهی اوقات به آمیلوئیدوز ارثی ترانسیترین میانی یا HTTR بیان می‌شود. آمیلوئیدوز خانوادگی به لحاظ ژنتیکی یک نوع اتوزومی غالب ارثی است به این معنا که ۵۰% شانس ارثی بودن دارد. این نوع از آمیلوئیدوز به عنوان آمیلوئیدوز ارثی هم شناخته می‌شود. این نوع آمیلوئیدوز می‌تواند بر اعصاب و قلب اثر بگذارد.

آمیلوئیدوزیز نوع وحشی

این نوع از آمیلوئیدوز موقعی بوجود می‌آید که پروتئین ساخته شده بوسیله کبد طبیعی است اما به دلایل ناشناخته‌ای آمیلوئید تولید می‌کند. قبلا به عنوان آمیلوئیدوزیز سراسری سالخوردگی شناخته می‌شود که بیشتر بر افراد بالای ۷۰ سال اثر می‌گذارد و معمولا قلب را هدف قرار می‌دهد. همچنین موجب سندرم تونل کارپال می‌شود.

آمیلوئیدوز میکروگلوبولین بتا-۲ (آمیلوئیدوز دیالیز)

آمیلوئیدوز میکروگلوبولین بتا-۲ موقعی ست که رسوبات آمیلوئید در بیماران دیالیزی با نارسایی کلیوی پایدار بوجود آید. رسوبات آمیلوئید ترکیبات پروتئین میکروگلوبولین بتا-۲ اغلب در اطراف مفاصل وجود دارند.

آمیلوئیدوز محدود

بسیاری از اشکال آمیلوئیدوز در نتیجه رسوبات آمیلوئید در نقاط خاصی از بدن هستند و با اشکال سیستمی آمیلوئیدوز که در تمامی بدن بوجود می‌آیند، متفاوت است. رسوبات آمیلوئیدوز محدود در مغز ناشی از بیماری آلزایمر هستند. در بافتهای خاصی، عمدتا همزمان با افزایش سن و پیری، آمیلوئیدوز می‌تواند بطور منطقه‌ای تولید شده و به علت زخم بافت رسوب کند. پریونها پروتئینهای آمیلوئید عفونی هستند که بیماری کورو، بیماری کروتزفلد-ژاکوب، بی خوابی کشنده خانوادگی و سندرم گرستمن- اشتراوسلر- شینکر را منتقل می‌کنند.

علل

آمیلوئیدوزیز بوسیله تغییراتی در پروتئینها ایجاد می‌شود که آنها را نامحلول می‌سازد که منجر به رسوب آنها در اندامها و بافتها می‌شود. این پروتئینهای آمیلوئید عمدتا در فضای بافت بین سلولها تجمع پیدا می‌کنند. تغییرات در پروتئینهایی که آنها را تبدیل به آمیلوئید می‌کند به دلیل جهش ژنی در DNA درون سلولها رخ می‌دهد.

عوامل خطر

عواملی که خطر آمیلوئید را افزایش می‌دهند عبارتند از:

  • سن: اکثر افرادی که آمیلوئیدوز در آنها تشخیص داده می‌شود بین ۶۰ سال تا ۷۰ سال سن دارند اگر چه قبلا در آنها بوجود آمده است.
  • جنس: آمیلوئیدوز بیشتر در مردان بوجود می‌آید. بیش از ۷۰% مبتلایان به این بیماری مرد هستند.
  • بیماریهای دیگر: داشتن عفونتهای مزمن یا بیماری التهابی که خطر آمیلوئیدوز AA را افزایش می‌دهد.
  • سابقه خانوادگی: بعضی از انواع آمیلوئیدوز ارثی هستند.
  • دیالیز کلیه: دیالیز همیشه نمی‌تواند پروتئینهای بزرگ داخل خون را خارج کند. اگر کسی در حال دیالیز باشد، پروتئینهای غیر طبیعی می‌توانند درخون رسوب کرده و نهایتا در بافتها رسوب کنند. این بیماری با روشهای جدید دیالیز به احتمال کمتری بوجود می‌آید.
  • نژاد: افرادی که نژاد آفریقایی دارند بیشتر در معرض خطر انتقال جهش ژنتیکی مربوط به یک نوع آمیلوئیدوز هستند که می‌تواند به قلب صدمه بزند.

اختلالات

اختلالات بالقوه آمیلوئیدوز بستگی به این دارد که چه اندامهایی تحت تاثیر رسوب آمیلوئید باشند. آمیلوئیدوزیز می‌تواند به طور جدی به اندامهای زیر صدمه بزند:

  • قلب: آمیلوئید توانایی قلب را برای پر شدن با خون بین ضربانها کاهش می‌دهد. خون کمتری با هر ضربان پمپاژ شده و ممکن است تنگی نفس ایجاد کند. اگر آمیلوئیدوز بر بر سیستم ضربان قلب اثر بگذارد، ریتم قلبی ممکن است خراب شود. آمیلوئید مربوط به مشکلات قلبی می‌توانند کشنده باشند.
  • کلیه: آمیلوئید می‌تواند به سیستم تصفیه کلیه صدمه بزند که موجب می‌شود پروتئین از خون به ادرار نشت پیدا کند. قابلیت کلیه برای از بین بردن مواد زائد از خون کاهش می‌یابد که ممکن است نهایتا منجر به نارسایی کلیه شود و دیالیز اجباری شود.
  • سیستم عصبی: ممکن است شخص دچار درد، بی حسی یا حس سوزن سوزن شدن انگشتان یا بی حسی، کمبود احساس یا حس سوزش در انگشتان پا یا کف پا شود. اگر آمیلوئید بر اعصابی که عملکرد روده را کنترل می‌کنند، ممکن است شخص دچار دوره‌هایی از یبوست و اسهال شود. اگر بر اعصابی که خون را کنترل می‌کنند، اثر بگذارد، ممکن است پس از ایستادن سریعا خیلی سریع از هوش بروید.

تشخیص

آمیلوئیدوز اغلب باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد چون علائم و نشانه‌ها می‌توانند مشابه علائم بیماریهای شایعتر باشند. تشخیص اولیه می‌تواند به پیشگیری از صدمه بعدی به اندام کمک کند. تشخیص دقیق مهم است زیرا بسته به شرایط خاص فرد، درمان بسیار متفاوت است.

تستهای آزمایشگاهی: خون و ادرار برای پروتئین غیر طبیعی که می‌تواند آمیلوئیدوز را نشان دهد، آنالیز می‌شوند. بسته به نوع علائم و نشانه‌ها، ممکن است تستهای تیروئید و کبد هم انجام گیرد.

نمونه برداری: ممکن است یک نمونه بافت گرفته شود و برای علائم آمیلوئیدوز بررسی شود. بیوپسی ممکن است از چربی زیر پوست در شکم (آسپیراسیون چربی)، مغز استخوان یا اندام دچار مشکل از جمله کبد یا کلیه برداشته شود. متخصصان پاتولوژی می‌توانند به تعیین نوع رسوب آمیلوئید کمک کنند.

آزمونهای تصویربرداری

ایجاد تصویر از اندامهای تحت تاثیر این بیماری می‌تواند به تعیین شدت بیماری کمک کند. تستها ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  • اکوی قلب: این تکنولوژی از امواج صوتی برای تصاویری متحرک استفاده می‌کند که می‌تواند چگونگی عملکرد قلب را نشان دهد. این می‌تواند همچنین صدمه به قلب را نشان دهد که می‌تواند مخصوص به انواع ویژه‌ای از آمیلوئیدوزیز باشد.
  • MRI : MRI از امواج رادیویی و میدان مغناطیسی قوی برای ایجاد تصاویری با جزئیات از اندامها و بافتهای بدن تولید کند. اینها را می‌توان برای ارزیابی ساختار و عملکرد قلب استفاده کرد.
  • عکس رنگی: در این تست، مقادیری جزئی از مواد رادیواکتیو (ردیابها) به رگ تزریق می‌شوند. این تصاویر می‌توانند صدمه اولیه قلب که بوسیله انواع خاصی از آمیلوئیدوزیز ایجاد می‌شوند، مشخص کنند. همچنین می‌تواند به تشخیص بین انواع متفاوت این بیماری کمک کند که در این صورت می‌تواند راهنمایی برای تصمیمات درمانی باشد.

درمان

هیچ درمانی برای آمیلوئیدوز وجود ندارد. اما درمان می‌تواند به کنترل علائم بیماری و محدود کردن تولید بیشتر پروتئین آمیلوئید کمک کند. اگر آمیلوئیدوزیز بوسیله بیماری دیگری  از جمله آرتریت روماتوئید یا تب مالت ایجاد شده، درمان بیماری زمینه‌ای می‌تواند موثر باشد.

داروها

  • شیمی درمانی: بسیاری از داروهایی که برای بعضی از سرطانها استفاده می‌شوند در آمیلوئیدوز AL هم برای توقف رشد سلولهای غیر طبیعی که پروتئین تشکیل دهنده آمیلوئید را تولید می‌کنند، استفاده می‌شود.
  • داروهای قلب: اگر قلب تحت تاثیر این بیماری باشد، پزشک رقیق کننده‌های خون را برای کاهش خطر لخته خون و داروهایی برای کنترل نبض توصیه می‌کند. معمولا مصرف نمک محدود شده و داروهایی مصرف می‌شود تا ادرار کردن افزایش یابد که می‌تواند فشار بر قلب و کلیه‌ها را کاهش دهد.
  • درمانهای هدفگذاری شده: برای انواع خاصی از آمیلوئیدوز، داروهایی همچون پاتیسیران (اونپاترو) و اینترسن (تگسدی) می‌توانند با دستورات فرستاده شده بوسیله ژنهای معیوب ایجاد شده از آمیلوئید اختلال ایجاد کنند. داروهای دیگر مانند تافامیدیس و دیفلوینسال می‌توانند تکه‌های پروتئین موجود در جریان خون را تثبیت کرده و از تبدیل آنها به ذخایر آمیلوئید جلوگیری کنند.

جراحی و روشهای دیگر

  • انتقال سلول بنیادی خون اتولوگ: این روش شامل جمع آوری سلولهای بنیادی از خون از طریق رگ و ذخیره آنها برای زمانی کوتاه به هنگام مصرف دوزهای بالای شیمی درمانی است. این سلولهای بنیادی بعدا از طریق یک رگ به بدن برگردانده می‌شوند. این درمان مناسبترین روش برای افرادی که بیماری آنها پیشرفته نیست و همچنین افرادی که قلب آنها به میزان زیادی مبتلا نشده باشد.
  • دیالیز: اگر کلیه‌ها بوسیله آمیلوئیدوز صدمه ببینند باید دیالیز برای بیمار شروع شود. این روش از دستگاهی برای تصفیه مواد زائد، نمکحها و مایع از خون روی یک زمان بندی منظم استفاده می‌کند.
  • پیوند عضو: در صورتی که رسوبات آمیلوئید به شدت کلیه و قلب صدمه بزند، پزشک پیشنهاد می‌کند پیوند عضو انجام شود. بعضی از انواع آمیلوئید در کبد تشکیل می‌شوند بنابراین پیوند کبد می‌تواند آن تولید را متوقف کند.

چشم انداز درمان بیماری

آمیلوئیدوز می‌تواند کشنده باشد بخصوص اگر بر قلب یا کلیه اثر بگذارد. تشخیص اولیه و درمان آن مهم است و به بهبود زنده مانی کمک می‌کند. پژوهشگران به جستجو در مورد اینکه چرا بعضی از انواع آمیلوئیدوز افراد را بیمار کرد و چگونه می‌توان آن را متوقف کرد، ادامه می‌دهند. تحقیقات برای یافتن درمانهای جدید در حال انجام است. این بیماری قابل درمان نیست اما قابل کنترل است. البته چشم انداز درمان بستگی به نوع آمیلوئیدوز و پاسخ آن به درمان دارد. آمیلوئیدوز سیستمی به کندی پیشرفت می‌کند و اگر درمان نشود، کشنده است. میانگین زنده مانی برای آمیلوئیدوز AL چندین سال است اما به میزان زیادی بستگی به این دارد که چه اندامی تحت تاثیر قرار گرفته باشد. وقتی قلب را شامل شود، زنده مانی کاهش می‌یابد. آمیلوئیدوزیز خانوادگی را می‌توان تا دو دهه زنده نگه داشت. باز هم تکرار می‌کنیم که چشم انداز درمان و مدت زندگی به میزان زیادی تحت تاثیر در برگرفتن اندامهای حیاتی توسط این بیماری است.